عبدالعزیز مولودی
آقای احمدینژاد در آخرین روزهای عمر دولت خود، اعلام کرد که به افشای نام کسانی که در دوره گذشته دچار مفاسد اقتصادی شدهاند میپردازد. البته این ادعا برای اولین بار نیست که مطرح میشود. بعد از روی کار آمدن دولت نهم؛ یکی از وعدههایی که داده شد افشاگری و معرفی باندهای فاسد اقتصادی، مافیای نفت و... بود. گذشت زمان نشان داد که نه تنها تمایلی برای این کار وجود ندارد، بلکه در کنار آن جمع جدید و تازه کاری شکل گرفت که بیمحابا به استفاده از ثروت عمومی مردم پرداختند. حاشیههای مربوط به پروژه نفت پارس جنوبی، تربیت بدنی با علیآبادی و پسرش تنها دو نمونه از آن است.
از جمله انتقاداتی که به دولت نهم وارد است، ریخت و پاشهای بسیار از ثروت عمومی جامعه است. علاوه بر آن گسترش عدم شفافیت رفتارهای دولت در حوزههای مختلف از جمله اقتصاد، سیاست و فرهنگ است. از جمله این عدم شفافیتها، مسئله مفاسد اقتصادی و مافیای ثروت است. در حالیکه دولت نهم با وعده افشاگری در ابتدای راه به اریکه قدرت نشست، اینک در آستانه خداحافظی نیز چون آغاز کار تهدید به افشاگری مینماید. معلوم نیست که این تهدید برای برقراری عدالت و دغدغههای مربوط به آن است یا به سکوت وادارکردن منتقدان دولت در افشای کجرویهای صورت گرفته؟ اگر مسئله عدالت دغدغه بود، نه در انتهای راه بلکه در آغاز میبایست چنین اقدامی صورت گیرد. اکنون که دیگر حتی بسیاری از کسانی که رابطه صمیمی با دولت نهم داشتند، مانند آقای چاوز در ونزوئلا حاضر به پذیرش ایشان تا برگزاری انتخابات آینده نیستند؛ چگونه باید این ادعا را پذیرفت که دولت نهم در صدد اجرای عدالت اقتصادی برآمده و به افشای مفاسد اقتصادی خواهد پرداخت؟ در حالیکه رفتارهای زیکزاکی دولت، یاران اولیه آنرا چون آقای دانش جعفری وزیر سابق اقتصاد را از دولت راند و بسیاری دیگر را نیز وادار به استعفا کرد.
جا دارد برای یکبار هم که شده از سر راستگویی دولت این مفاسد را افشا نماید تا مشخص شود که بالاخره در دوره گذشته چه مفاسدی روی داده است و آگاهان بتوانند در مقام مقایسه آنرا با مشکلات اقتصادی ایجاد شده در این دوره محک بزنند. اما اینکه چرا فقط تهدید به افشا میشود، ولی از افشاگری خبری نیست؟ باید آقای احمدینژاد پاسخگو باشند.
با طرح این سؤال به مشکل دیگری برخورد میکنیم و آن عدم پاسخگویی دولت نسبت به رفتارهای خود است. از جمله خبرسازترین دولتها در جمهوری اسلامی، دولت نهم بود که با بیشترین تغییرات و جابهجاکردنها در هیئت دولت روبرو بود. به همین دلیل شاید در حال حاضر هیچیک از وزرای کابینه حاضر به پذیرش مسئولیت رویدادهای صورت گرفته در وزارتخانه خود نباشند. مشکل به این جا ختم نمیشود، بلکه حوزه دیگری از رفتارهای دولت را میتوان مورد توجه قرارداد. آقای احمدینژاد از بدو ورود به قدرت به بازی با آموزههای دینی مردم پرداختند. در ابتدا ادعا کردند که سعی میکنند در دوران دولت ایشان، امام زمان -که از اعتقادات مهم مذهب رسمی کشور است – ظهور کنند. بعد از آن برخی در خواب تأیید رفتار دولت را از سوی امام دیدند و به بیان عمومی آن پرداختند. در مواردی هم از وجود هالهای از نور در هنگام سخنرانی رئیس جمهور خبر داده شد و ....
استفاده از عقاید مذهبی در توجیه رفتارهای دولت نهم، به اعتقاد من نه تنها هیچ گونه ارزشی برای دولت ایجاد نکرد بلکه به علت عدم موفقیتهای آن، به صورت منفی به جامعه بازخورد داشته است. ساخت اس.ام.اسهای طنزآلود با مضامین مذهبی در وصف رفتارهای دولت موردی از آن است که موجب متزلزل شدن حوزه اخلاق و اخلاق عمومی در جامعه شده است. به جرأت میتوان گفت که هیچ یک از دولتهای گذشته این اندازه از عقاید مذهبی مردم برای توجیه رفتارهای ناموفق خود هزینه نکردهاند.
به اعتقاد من دولت نهم را در چارچوب ایدهی اقتدارگرایی میتوان با دوره استالینیزم در انقلاب شوروی مقایسه کرد. ایدهی دولت واحد سوسیالیستی مطابق با همه ضوابط ایدئولوژیک آن و بدون در نظر گرفتن مصالح و واقعیتهای سیاسی از سوی استالین در انقلاب شوروی، به تأسیس پرهزینه دولت سوسیالیستی در بستر ماقبل سرمایهداری انجامید. هزینههای انسانی، مادی و معنوی دولت استالینی و استالینیزم در شوروی اگرچه به جامعه آن کشور تحمیل شد، اما این واقعیت را نیز دامن زد که گذر از این شرایط مستلزم ایجاد اصلاحات است. دولت نهم نیز با میل فراوان برای کاربست عقاید دینی در یک چهارچوب تفسیری اقتدارگرایانه؛ در پی آن بود که اگر هم موفق به ظهور معصوم نگردد، خود را در مقام آن قراردهد. از این رو میتوان گفت که این دولت تجسم یک بینش مذهبی اقتدارگرا در حوزه قدرت و سیاست بود. و اگر بناست که شاهد دوره بازگشت (ترمیدور) در انقلاب اسلامی باشیم؛ به اعتقاد من گذر از دولت نهم یکی از رویکردها به آن است. در صورتیکه سابقه اصلاحات و اصلاح طلبی در دوره گذشته را به کنار نهیم، تجربه دولت نهم ضرورت ایجاد اصلاحات را در کشور انکارناپذیر ساخته است. امری که در شرایط فعلی فارغ از تواناییهای سیاسی رئیس جمهور، ضرورت وجود عنصر اخلاقی را در دولت آینده هویدا میکند. تصور میرود که شخصیت اخلاقی آقای موسوی از یک سو و تعهد ایشان به استفاده از ماحصل عقلانیت جمعی فرزانگان و جامعه در قالب برنامههای تدوین یافته، درانجامی برای گذر از شرایط فعلی و بروز تغییر درجامعه ما باشد.
نظرات
اوایل ریاست جمهوری دولت نهم بود که آقای احمدینژاد از نابودی اسائیل سخن گفت و گفت باید از نقشهی جغرافیا پاک شود! در همان وقت بود نمیدانم جرج بوش بود یا کسی دیگر دربارهی آقای احمدینژاد گفته بود که احمدینژاد یک دیکتاتور تمام عیار است اما در قوارهای بسیار کوچک. به راستی مناظرهی وی با دو کاندیدای محترم خود بیانگر همه چیز از بیپروایی و به مسخره گرفتن طرفهای گفتوگو بود، وقتی آقای کروبی سخن میگفت آقای احمدینژاد با یک ژست خاصی وی را با ادا و اطوارهای خاصی مسخره میکرد. وای به حال ملتی که سخنگویی و رییسجمهوری مانند آقای احمدی نژاد دارد!<br /> خواهشا منتشر فرمایید.
مردم مانیک میدانند راه رفتن کبک را !ازادعاهای موهوم حاج محمود پیداست که ایشان داعیه عقل کلی دارند وازتقمص ایشان به عبای ناپیدای رجال دین ومجتهدین ازیکسو وادعای رشادت درکارشناسی تمام رشته ها ازسوی دیگروبه این خاطر به آقای کروبی می گوید باید کارشناس ارشد باشی تابتوانی تفاوت بین نظریه کارشناسان تشخیص دهی !وناگفته پیداست که ایشان همه رامثل خود تکرو وجامع الاوصاف می پندارد وبه خیال دیکتاتور مآبانه خود مدیر یعنی همه چیز دان !ونه اداره وهماهنگ کننده امور مختلف پس پرواضح وعیان است که ایشان بااین دید ی که دارند اعتقادی به این آمار وارقامی که کارشنان مختلف ارائه می نمایند ندارند وفقط برای ردگم کردن اذهان عمومی مطرح می کنند ولا غیر البته بیانات ایشان گویای این امر هست که ایشان ملهم هستند وبطور الهامی کارها رابه پیش می برند ! وبندگان خدا سایر کاندیداها از چنین خصیصه ای برخوردار نیستند مخصوصا میر حسین ؟
با سلام و وقت بخیر و خسته نباشید خدمت شما زحمت کشان بی پروا، به نظر من که او اصلا لیاقت رئیس جمهوری را ندارد چه برسد به اینکه مورد بحث و .... باشد! او که مثل بچه ها وقتی می خواهند مطلبی از آنها اثبات نشود هی از این شتاخه به آن شاخه می پرند او هم همان کار را با آقای موسوی ( و توهین به خانمش در مناظره را که به یاد دارید) انجام می داد. هنوز برای افرادی مثل او خیلی زود بود اصلا نا ممکن بود که اریکه قدرت را به دست بگیرند و یکه تاز میدان گردند آن هم با زور و تزویر و هزاران دروغ و ... <br /> شعار ما : دولت نهم و دهم، دولت دروغ و زور و تزویر و حق شکنی و قانون گریزی
درود بر استاد شجاعی که هیچ چیز دیگری برای باختن ندارد!
<br /> سلام <br /> امیدوارم این نظر را هم منتشر نمائید<br /> من به تذکر همین نکته بسنده می کنم که اقی احمدی نژاد فکر می کنند دفاع از انسانیت و اسلام فقط در برابر سازمان ملل اهمیت دارد و در حالیکه در دولت ایشان چه بی عدالتی های که در خصوص مهاجرین افغانی انجام شده است و چه پول های گزافی علاوه بر مالیات و غیره به عناوین مختلف از این مردم گرفت و کسی دم نزد
جالب است واقعا تحلیلی منطقی و آگاهانه است.